|
|
بررسی جرم شناختی اسید پاشی
یکی از جرایمی که مدتی است افکار عمومی را جریحه دار کرده، اسید پاشی است. این جرم به علت نحوه خاص وقوع آن و غیر قابل جبران بودن اثراتش، بسیار مورد بحث قرار گرفته است. در این خصوص گفت و گویی داشتیم با دکتر علی نجفی توانا، جرم شناس و استاد دانشگاه که در ادامه می خوانید. به لحاظ جرم شناسی چه عوامل وانگیزه هایی موجبات ارتکاب جرم اسیدپاشی را فراهم می آورد؟ ارتکاب هر گونه عمل مجرمانه به طورقطع ناشی از علل و عوامل درونی یا بیرونی است که فرد را به سوی انجام فعل یا ترک فعل مجرمانه هدایت می کند. در این میان نوع و طبیعت اعمال مجرمانه خود ظهور در اثرگذاری عوامل ویژه و انگیزه های مشخصی دارد، به گونه ای که می توان قطع نظر از عوامل حقوقی ارتکاب جرم، علایم اختصاصی و ویژه ای برای هر جرم قایل شد.جرایم جسمی و خشونت آمیز در این میان از خصایص خاصی برخوردارند که اسید پاشی یک موقعیت متمایز و متفاوتی در میان انواع جرایم جسمی دارد.
:: موضوعات مرتبط:
جزوات حقوقی و وکالت ,
,
:: برچسبها:
بررسی جرم شناختی اسید پاشی ,
:: بازدید از این مطلب : 4171
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 30 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : پنج شنبه 18 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 16 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 16 شهريور 1395
|
|
|
موارد عدم استحقاق زوجه نسبت به نفقه
موارد عدم استحقاق زوجه نسبت به نفقه
پرداخت و تامین نفقه زوجه در عقد دائم از جمله وظایف و تکالیف مرد است. اما پرسشی که مطرح میشود، این است که محدوده این تکلیف تا کجا است؟ و چه زمانی نفقه به زن تعلق نمیگیرد؟ در پاسخ به این پرسشها باید گفت که به محض وقوع عقد، حقوق و تکالیف زن و شوهر نسبت به یکدیگر برقرار میشود که از جمله آن وظایف خاص و عام زناشویی یا در اصطلاح حقوقی تمکین زوجه نسبت به همسر خود است. ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی بیان میکند: هر گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. بنابراین با فرض مذکور پرداخت و تامین نفقه توسط مرد منوط و مشروط به ادای وظایف خاص و عام زناشویی نسبت به مرد است و چنانچه زن از انجام این تکلیف شرعی و قانونی خود نسبت به همسرش امتناع کند، نفقه به وی تعلق نخواهد گرفت. اما این امتناع از انجام وظایف زناشویی نباید به واسطه مانع مشروع و موجه باشد؛ این موضوع بدان معنا است که به عنوان مثال، چنانچه زن به واسطه بیماری یا شرایط خاص نتواند از همسرش تمکین کند، در آن مدت نیز حق نفقه وی از بین نخواهد رفت و همچنان مستحق نفقه خواهد بود. همانطور که گفته شد، مرد در قبال همسر دائم خود تکلیف به پرداخت نفقه و تامین مخارج دارد اما چنانچه به این وظیفه مهم خود در قبال همسرش عمل نکند و نفقه و مخارج وی را بدون دلیل موجه و مشروع تامین نکند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه خانواده مستقر در محل سکونت و اقامت خود با تقدیم دادخواستی که دارای فرم چاپی مخصوص است، الزام شوهرش را به پرداخت نفقه ماهیانه و نیز نفقه معوقه از دادگاه بخواهد. فرم دادخواست را میتوان از واحد مربوطه هر دادگستری تهیه کرد و بهتر است تنظیم آن با مشورت وکلا و کارشناسان حقوقی یا اهل فن صورت گیرد تا احیاناً خواهان به لحاظ اشتباه در تنظیم آن در اثنای ثبت دادخواست یا دادرسی دچار مشکل نشود. پس از تقدیم دادخواست به دادگاه خانواده و تشکیل جلسه رسیدگی، موضوع و دلایل طرفین توسط قاضی دادگاه مورد بررسی قرار گرفته و در صورت استحققاق زن، میزان نفقه وی با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای متعارف و عندالزوم با جلب نظر کارشناسی مربوطه تعیین میشود و دادگاه شوهر را به پرداخت آن محکوم و ملزم خواهد کرد. طلب زن از بابت نفقه جزء مطالبات ممتاز بوده و حتی در صورت ورشکستگی شوهر نیز زن در وصول طلب خود بر سایر طلبکاران مقدم خواهد بود.
ضمانت اجرای قانونی عدم پرداخت نفقه توسط زوج چنانچه شوهر از پرداخت نفقه همسر خود امتناع کند یا در صورت صدور حکم محکومیت وی توسط دادگاه، اجرای حکم به واسطه ناتوانی مالی مرد در پرداخت آن ممکن نباشد یا الزام او به تامین نفقه ممکن نشود، زن حق خواهد داشت به دلیل عدم پرداخت نفقه و عدم امکان الزام شوهر به پرداخت آن، از دادگاه تقاضای طلاق کند. دادگاه نیز پس از بررسی و احراز شرایط مذکور ضمن حفظ تمامی حقوق قانونی و مطالبات زوجه اعم از مهریه و نفقه معوقه شوهر را به طلاق زن اجبار کرده و حکم طلاق را صادر خواهد کرد. علاوه بر اینکه مبلغ نفقه معوقه از طریق محاکم خانواده قابل مطالبه است، ترک انفاق زن دارای عنوان مجرمانه و به شرط تحقق شرایط قانونی مستوجب تعقیب کیفری و مجازات زوج خاطی خواهد بود. ماده ۵۳ از قانون اخیرالتصویب حمایت خانواده میگوید: هر کس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجبالنفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه 6 محکوم میشود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در صورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف میشود. البته در تحقق عنوان مجرمانه ترک انفاق و تعقیب کیفری شوهر علاوه بر تمکین زوجه احراز توانایی مالی و ملائت شوهر نیز ملاک عمل خواهد بود.
تمکین چیست و به چه کسی ناشزه گفته میشود؟ مطابق ماده ۱۱۰۲ قانونی مدنی، همین که عقد نکاح به طور صحیح واقع شد، روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در قبال هم برقرار میشود که از جمله آن وظایف، تمکین زوجه نسبت به زوج است. تمکین عبارت از اطاعت کردن زوجه در انجام وظایف زناشویی، سکونت در منزل مشترک که شوهر اختیار کرده و حسن معاشرت در تشیید مبانی خانواده است که در اصطلاح حقوقی به آن تمکین خاص و تمکین عام اطلاق میشود. همچنین نافرمانی زن از انجام وظیفه خاص زناشویی را نشوز و چنین زنی را ناشزه میگویند. بنابراین زن ناشزه کسی است که نسبت به انجام وظایف زناشویی بدون دلیل موجه و مانع شرعی امتناع میکند. در این حالت است که زن مستحق دریافت نفقه نمیشود. قانون مدنی در ماده ۱۱۰۸ به صراحت بیان میدارد: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. البته وجود مانع شرعی و قانونی برای زن در عدم تمکین مانع دریافت نفقه نیست.
:: موضوعات مرتبط:
تحقیق و پایان نامه و گزارش کار ,
,
:: برچسبها:
موارد عدم استحقاق زوجه نسبت به نفقه ,
:: بازدید از این مطلب : 3708
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : میثم خسروی
ت : دو شنبه 15 شهريور 1395
|
|
|
آشنایی با اظهارنامه چگونه حق خود را به صورت رسمی مطالبه کنیم؟ اظهارنامه عبارت از نوشتهای است که مطابق مقررات قانونی تنظیم میشود و وسیله قانونی بیان مطالب است که به آن اظهاریه نیز گفته میشود. اظهارنامه به صراحت ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی از راههای رسمی مطالبه حق به شمار میرود. به وسیله اظهارنامه، نه تنها مطالبه رسمی حق امکانپذیر است بلکه میتوان توسط اظهارنامه آمادگی تسلیم هر چیزی، اعم از مال، وجه و سند را به مخاطب اعلام کرد و آن را هنگام تسلیم اظهارنامه تحت نظر و حفاظت مرجع مربوط قرار داد.
موارد مندرج در احضارنامه برگ اظهارنامه، فرم چاپی مخصوصی نظیر برگ دادخواست است که از قدیم تا کنون توسط دادگستری چاپ شده و به فروش میرسد. این برگ چاپی شامل موارد زیر است: 1- مشخصات و اقامتگاه اظهارکننده: که در این قسمت اظهارکننده مشخصات خود شامل نام، نام خانوادگی و نشانی خود را قید میکند. 2- موضوع اظهارنامه: عنوان مطلبی است که در متن اظهارنامه و قسمت خلاصه اظهارات شرح داده میشود. 3- مشخصات و اقامتگاه مخاطب: که در این قسمت نام، نام خانوادگی و نشانی طرف خطاب اظهارکننده نوشته میشود. 4- خلاصه اظهارات: در این قسمت اظهارکننده آنچه را که مورد نظر وی است و میخواهد به طرف دیگر ابلاغ کند، تشریح کرده و توضیح میدهد. 5- خلاصه جواب: در این قسمت نیز دریافتکننده اظهارنامه، در نسخهای دیگر از آن به اظهارات فرستنده پاسخ میدهد.
کاربرد اظهارنامه در دادرسی خواهان در بسیاری از موارد قبل از اینکه به تقدیم دادخواست و اقامه دعوا بپردازد، مطالب خود را با ارسال اظهارنامه به اطلاع طرف دعوا میرساند؛ مثلاً در موردی چنانچه موضوع دعوا مطالبه 20 میلیون ریال وجه سفته باشد، به موجب اظهارنامه ارسالی به وی متذکر میشود که «شما به موجب یک فقره سفته به شماره فلان و به سررسید فلان، مبلغ 20 میلیون ریال به اینجانب بدهکار هستید. با توجه به رسیدن موعد مندرج در سفته مقتضی است ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ این اظهارنامه، نسبت به تأدیه بدهی خود اقدام کنید تا نیازی به اقامه دعوا در محاکم دادگستری نباشد.» گاهی اوقات همین اظهارنامه ارسالی برای طرف مؤثر واقع شده و او از ترس اقامه دعوا از سوی طلبکار، درگیر شدن در دادگستری و دریافت اخطاریههای متعدد و نیز حضور مأمور ابلاغ در محل سکونت یا کار خویش، به مذاکره تن میدهد و در نهایت بدون اقامه دعوا در داگستری که مستلزم صرف وقت و هزینه بسیار است، اظهارکننده به هدف خود که وصول طلبش است، میرسد. علاوه بر این اظهارنامه نوعی اولتیماتوم رسمی و اختیاری به طرف است و خواهان میتواند خسارت تأخیر تأدیه را از تاریخ ارسال اظهارنامه مطالبه کند.
مراجع صالح برای ابلاغ اظهارنامه مراجع صالح برای ابلاغ اظهارنامه، حسب مورد اداره ثبت اسناد یا دفاتر دادگاهها است اما آنچه امروزه مورد عمل است، به جای دفاتر دادگاهها که در قانون به عنوان مرجع تسلیم اظهارنامه معرفی شده، قسمتی به نام دایره اظهارنامه است که در هر واحد قضایی وجود دارد و اظهارنامهها به آنجا تسلیم میشود. بر این اساس، مسئول مربوط پس از ملاحظه اظهارنامه، در صورتی که واجد شرایط مقرر قانونی باشد، آن را قبول و در دفتر مخصوصی ثبت میکند و شماره و تاریخ ثبت را طی یادداشتی (برگ رسید) به اظهارکننده داده و متذکر میشود که برای اخذ جواب یعنی نسخه دوم اظهارنامه ابلاغشده بعداً به دایره مذکور مراجعه کند که معمولا یک ماه برای مراجعه بعدی منظور میشود.
:: موضوعات مرتبط:
تحقیق و پایان نامه و گزارش کار ,
,
:: برچسبها:
چگونه حق خود را به صورت رسمی مطالبه کنیم؟ ,
:: بازدید از این مطلب : 3983
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : میثم خسروی
ت : دو شنبه 15 شهريور 1395
|
|
|
چگونه میتوان ملک مشاع را تقسیم کرد؟
مشاع به مالی گفته میشود که بیش از یک مالک دارد و مالکیت هر یک به نحو اشاعه است؛ به این معنا که هر مالک در جزء جزء کل ملک حق تصرف دارد. تقسيم اموال مشاع تابع ضوابط و قواعدي است. اشاعه در مالکيت در مواردي بدون اراده افراد و گاه با اراده آنها به وجود ميآيد. هنگامی که موضوع تقسيم اموال مشاع مطرح میشود، اجتماع حقوق مالکان متعدد در شيء واحد از ميان رفته و مالکيت مشاعي آنها به مالکيت افرازي و اختصاصي تبديل ميشود. در اين ميان با توجه به اينکه ممکن است مال مشاع، عين يا منفعت يا دين يا مالي مثلي يا قيمي باشد، قانونگذار در وهله اول به شرکا اجازه داده است با تراضي و توافق ميان خود، تقسيم را به نحوي که ميخواهند، انجام دهند و اگر توافق حاصل نشود، متقاضي تقسيم ميتواند اجبار شرکا را به انجام تقسيم بخواهد.
مفهوم افراز افراز به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر و در واقع تفکیک سهم هر یک از شرکای ملک است که از طریق تراضی بین شرکا یا تقسیم اجباری توسط دادگاه انجام میشود. افراز استقلال بخشیدن به مالکیت مشترک از طریق اعطای هر بخش از مال مشترک به یکی از شرکا است. شرکا میتوانند با تراضی و توافق میان خود تقسیم را به نحوی که میخواهند، انجام بدهند و اگر توافق حاصل نشود، متقاضی تقسیم میتواند اجبار شرکا را به انجام تقسیم بخواهد. بنابراین هر شریک میتواند هر وقت که بخواهد تقسیم مال مشترک را تقاضا کند، مگر در مواردی که تقسیم به موجب قانون ممنوع یا شرکا به وجه ملزمی، مستلزم بر عدم تقسیم شده باشند.
مرجع
:: موضوعات مرتبط:
تحقیق و پایان نامه و گزارش کار ,
,
:: برچسبها:
چگونه میتوان ملک مشاع را تقسیم کرد؟ ,
:: بازدید از این مطلب : 3665
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : میثم خسروی
ت : دو شنبه 15 شهريور 1395
|
|
|
مقدمه:
دیگر به سختی میتوان شخصی را یافت که در حال حاضر معتقد به لزوم تحول در حقوق زن در ایران نباشد،به نظر میرسد که در این مورد نیز اتفاق نظر وجود دارد که سمت و جهت این تحول باید برای رفع تبعیضات ناروا و زدودن مردسالاری و جایگزینی شایسته سالاری به جای آن باشد؛ولی متأسفانه در عمل اختلاف شدید بر سر مواردی که در آنها لزوم تحول وجود دارد و نیز در مورد نحوه این تغییرات و همچنین سیاستزدگی حاکم بر شئون مختلف کشور،مانع از آن شده است که گامهای علمی و واقعی مؤثری در این راه برداشته شود. لذا شاید مناسب باشد،حال که تغییرات قانونی در حقوق زن به دلایل مختلف با اشکالات متعدد روبرو شده است و بسیار کند پیش میرود،پیشنهاد نمود که بخشی از این تحول از راه توسعه شروط ضمن عقد در سندهای نکاح انجام شود. قانون با ارائه یک الگوی واحد در تشکیل،ادامه و نحوه انحلال زندگی خانوادگی نمیتواند پاسخگوی تنوع سلایق و عقاید،فرهنگها، موقعیتهای اجتماعی و نیازهای مادی و معنوی افراد در جامعه امروزی باشد.شروط ضمن عقد،تا حد زیادی میتواند به این تنوع و این نیازها پاسخ مثبت دهد،بیآنکه حرمت قانون شکسته شود. در این مقاله،پس از ذکر اهمیت شروط ضمن عقد و نیز انواع آن،با بیان ضمانت اجرای تخلف از این شروط،پیشنهادهایی جهت گشوده شدن باب نقد و بررسی هرچه بیشتر این موضوع توسط علاقمندان و صاحب نظران ارائه شده است. اهمیت شروط ضمن عقد عقد،توافق ارادهها برای ایجاد آثار حقوقی است.گرچه آثار حقوقی عقود معین مثل نکاح،به وسیله قانونگذار مشخص و معین شده است؛ولی قانونگذار به طرفین قرارداد اجازه داده است که تا حدی که مخالف قوانین امری نباشد،شرط یا شروطی را در ضمن عقد بپذیرند.این شرط را میتوان تعهد فرعی در ضمن یک تعهد اصلی دانست.ماده(10) قانون مدنی میگوید:«قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آنرا منعقد نمودهاند در صورتیکه مخالف صریح قانون نباشد،نافذ است.»بنابراین،در نکاح دایم که به معنی توافق اراده یک زن و یک مرد برای زناشویی و زندگی مشترک و دایمی است،مانعی ندارد که طرفین در ضمن آن،تعهدات فرعی را در مورد -بهطور مثال-مسکن و شغل و امور مالی تقبل نماید. یک بررسی اجمالی بر روند شروط ضمن عقد در نکاح به ما نشان میدهد که این شروط،هرگز تا بدین حد در عقد نکاح اهمیت نداشتهاند و به نظر میرسد که حد اقل در آینده نزدیک نه تنها از استعمال آن کاسته نخواهد شد،بلکه بر تعداد و تنوع آن افزوده خواهد گردید. در بدو پیروزی انقلاب اسلامی،با لغو قواعد و مقرراتی که در مورد طلاق برخلاف قواعد قانون مدنی بودند بازگشتی کامل به قانون مدنی شد.طبق ماده(1133)قانون مدنی:«مرد میتواند هروقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد». با توجه به اینکه دین مبین اسلام یک پیکره و یک مجموعه غیرقابل تفکیک است، مبرهن است که منظور مقنن از به کار بردن کلمه«مرد»در این ماده،مرد مسلمانی است که معتقد به اصول دین و معتقد و عامل به فروع دین و تمامی احکام آن اعم از عبادی، اخلاقی و…باشد. بدیهی است که چنین مردی باید به حلال و حرام و مستحبات و مکروهات آگاه بوده و عملا ملتزم به آنها باشد.حقوق و تکالیف، لازم و ملزوم یکدیگرند.بهطور قطع میتوان گفت که اگر مردی به حقی که اسلام در مورد طلاق برای وی قرار داده است استناد میکند، باید کسی باشد که به همه تکالیفی که همان منبع اعطاءکننده حق طلاق مقرر میدارد، عمل کند.آیا معقول است که کسی از ادارهای درخواست دستمزد کند بدون اینکه کاری انجام داده باشد؟به همین ترتیب،معقول نیست مردی که به اوامر و نواهی شرعی عمل نکرده است و یا بهطور ناقص عمل کرده است حال بتواند درخواست بهرهوری از امتیازاتی را بنماید که شرع برای او قرار داده است. طبق قانون تشکیل دادگاههای مدنی خاص،در صورت اختلاف زوجین،مراجعه به دادگاه لازم بود،ولی این امر نافی حکم مذکور در ماده(1133)سابق الذکر نبود.در صورت توافق زوجین،نیازی به مراجعه به دادگاه نبوده و طرفین با مراجعه به دفترخانه،تشریفات طلاق را انجام میدادند.به دستور شورای عالی قضایی سابق،به دلایلی که هرگز رسما اعلام نشد،شروطی در نکاحنامه چاپ شد که عمدتا به سود زن بود.البته مانند کلیه قراردادها،طرفین الزامی به امضای این شروط در ضمن عقد نکاح ندارند؛ولی عدم امضای آن از طرف مرد نشانه عدم حسننیت تلقی میگردد و بنابراین،عملا و بهطور تقریب همه این شرطها توسط طرفین امضا میشود. از ظاهر این امر استنباط میگردد که فلسفه درج این شروط مفصل در نکاحنامه چیزی نیست جز حمایت از زن و حفظ موجودیت خانواده و رعایت پیشبینیهای لازم برای پیشگیری از سوء استفاه از اختیار طلاق به دست مرد. طبق قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 21 اسفند 1370 مجلس شورای اسلامی:«از تاریخ تصویب این قانون زوجهایی که قصد طلاق و جدایی از یکدیگر را دارند بایستی جهت رسیدگی به اختلاف خود به دادگاه مدنی خاص مراجعه و اقامه دعوا نمایند.»این لزوم مراجعه،زوجهایی را که توافق برای طلاق دارند نیز دربرگرفته است. بنابراین،گرچه از لحاظ حقوقی صریحا و یا حتی ضمنا ماده(1133)ق.م نسخ نگردیده است؛ولی با توجه به تشریفات مقرر در قانون سابق الذکر و متداول بودن امضای شروط ضمن عقد در نکاح که فلسفه اصلی آن حمایت از زن و خانواده و پیشگیری از سوء ا ستفاده از ماده(1133)ق.م است،میتوان گفت که عملا از امکان استفاده مطلق مرد از حق طلاق تا حد زیادی کاسته شده است و این امر با مصالح فردی و جمعی منطبق است. زیرا وجود اختیار طلاق در دس
:: موضوعات مرتبط:
تحقیق و پایان نامه و گزارش کار ,
,
:: برچسبها:
نقش سازنده شروط ضمن عقد ,
:: بازدید از این مطلب : 3658
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : میثم خسروی
ت : دو شنبه 15 شهريور 1395
|
|
|
قدرت بر تسلیم مورد معامله
یكی از شرایط عقد این است كه تسلیم یا انجام مورد معامله مقدور باشد . وجود این شرط به طور اجمال ، در سیستمهای حقوقی دیگر ـ نظیر حقوق فرانسه ـ نیز پذیرفته شده است . هر چند قانون مدنی ایران ، این شرط را در مبحث مربوط به عقود و معاملات و بطور كلی نسبت به تمام عقود بیان نداشته است ، ولی با توجه به مواد خاص مربوط به برخی از عقود معین نظیر بیع و اجاره قواعد كلیذ حقوقی ، می توان وجود این شرط را برای صحت مطلق معامله لازم دانست . ماده 348 ق . م . مقرّر می دارد : « بیع چیزی كه خرید و فروش آن قانوناً ممنوع است و یا چیزی كه مالكیت و یا منفعت عقلایی ندارد یا چیزی كه بایع قدرت بر تسلیم آن را ندارد ، باطل است مگر اینكه مشتری خود قادر بر تسلّم باشد » …
به موجب ماده 470 ق. م . : « در صحّت اجاره قدرت بر تسلیم عین مستأجره شرط است » . مقررات قانون مدنی ایران بطور كلی دلالت بر لازم بودن قدرت بر تسلیم مورد معامله دارد ، ولی عبارت آن نسبت به نحوة اعتبار این لزوم و كیفیت قدرت و موضوع واقعی این شرط ، رسا و خالی از اجمال نیست ، كه در این مقاله ضمن طرح مسائل سه گانه بعداً مورد بحث قرار می گیرد . از طرف دیگر ، چون مقررات قانون مدنی ایران از حقوق امامیّه اقتباس گردیده لازم درپاسخ به مسائل مذكور ، مقررات فقهی مربوط نیز بررسی گردد . یكی از دلایلی كه مورد استناد فقهای امامیه در لزوم شرط مزبور قرار گرفته روایتی است از پیغمبر ( ص ) ، به این عبارت : « نهی النبی ( ص ) عن بیع الغرر » ، كه در آن معاملة غرری مورد انكار قرار گرفته است . منظور از معامله غرری عقدی است كه وضعیت آن سبب بروز خطر مالی در معامله برای یكی از طرفین و ایجاد اختلاف و كشمكش بین ایشان خواهد شد . در این مقاله مسائلی نظیر موضوع واقعی شرط (الف ) ، تردید در وجود شرط (ب) و عدم قدرت نسبی یا مطلق ( ج ) مورد بررسی قرار خواهد گرفت . موضوع واقعی شرط 1 . آنچه به نظر می رسد آنچه بدواً از ظاهر عبارات مواد قانونی مدنی و نوشته های فقهی بر می آید این است كه قدرت واقعی بر تسلیم مورد معامله شرط است ، ولی با توجه به دلایلی كه برای لزوم این شرط مورد استناد قرار می گیرد ، می توان گفت كه موضوع شرط صرفاً قدرت بر تسلیم نیست ، بلكه معلوم بودن این قدرت یا معلوم نبودن فقدان آن ، برای طرفین معامله ، هنگام تشكیل عقد نیز قسمتی از موضوع شرط است . بنا بر این موضوع شرط از دو امر تركیب یافته است : یكی قدرت بر تسلیم ، و دیگری علم طرفین براین قدرت ، كه این مجموع مركّب را می توان بر قدرت معلوم حین عقد تعبیر كرد . در نتیجه ، هر گاه طرفین هنگام معامله علم بر قدرت داشته باشند ، ولی پس از عقد معلوم شود كه در حقیقت قدرت وجود نداشته و ایشان در اشتباه ب
:: موضوعات مرتبط:
تحقیق و پایان نامه و گزارش کار ,
,
:: برچسبها:
قدرت بر تسلیم مورد معامله ,
:: بازدید از این مطلب : 3638
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : میثم خسروی
ت : دو شنبه 15 شهريور 1395
|
|
|
نوع مقاله: علمی- پژوهشی چکیده چکیده مسأله مهمی که در حوزه حقوق مدنی و نیز فقه قراردادها مطرح است، بحث لزوم یا عدم لزوم رعایت شرایط اساسی صحت معاملات در خصوص شروط ضمن عقد است. در قانون مدنی ایران، به طور صریح شرایط صحت شرط احصاء نشده است. گروهی عمدتا به استناد این که شرط نیز نوعی توافق است، همه شرایط اساسی صحت معاملات را در مورد آن نیز لازم الرعایه می دانند و در مقابل، گروهی دیگر، شرائط مذکور در ماده ۱۹۰ قانون مدنی را مربوط به توافقهای مستقل و اصلی دانسته، استناد بدون قید و شرط به آن در زمینه شروط ضمن عقد را روی بر نمی تابند. به ویژه اینکه، شروط باطل در قانون مدنی احصا گردیده و قانونگذار به مواردی از قبیل شرط با جهت نامشروع در زمره شروط باطل تصریح نکرده است. این جستار ارائه پاسخ مناسب به مسأله مورد نظر را در گرو توجه به مبانی قانون مدنی در زمینه شرایط اساسی و عمومی صحت قرارداد دانسته است. با بررسی مبانی مزبور به این نتیجه می رسیم که قصد، رضا، اهلیت و لزوم مشروع بودن جهت شرط همچون قراردادها لازم است لیکن در مورد شرط اصولاً علم اجمالی به موضوع کافی است. کلیدواژگان شرایط اساسی صحت؛ قرارداد؛ شروط ضمن عقد؛ قانون مدنی؛ حقوق موضوعه اصل مقاله بررسی لزوم یا عدم لزوم شرایط اساسی صحت قراردادها در مورد شروط ضمن عقد
چکیده مسأله مهمی که در حوزه حقوق مدنی و نیز فقه قراردادها مطرح است، بحث لزوم یا عدم لزوم رعایت شرایط اساسی صحت معاملات در خصوص شروط ضمن عقد است. در قانون مدنی ایران، به طور صریح شرایط صحت شرط احصاء نشده است. گروهی عمدتا به استناد این که شرط نیز نوعی توافق است، همه شرایط اساسی صحت معاملات را در مورد آن نیز لازم الرعایه می دانند و در مقابل، گروهی دیگر، شرائط مذکور در ماده ۱۹۰ قانون مدنی را مربوط به توافقهای مستقل و اصلی دانسته، استناد بدون قید و شرط به آن در زمینه شروط ضمن عقد را روی بر نمی تابند. به ویژه اینکه، شروط باطل در قانون مدنی احصا گردیده و قانونگذار به مواردی از قبیل شرط با جهت نامشروع در زمره شروط باطل تصریح نکرده است. این جستار ارائه پاسخ مناسب به مسأله مورد نظر را در گرو توجه به مبانی قانون مدنی در زمینه شرایط اساسی و عمومی صحت قرارداد دانسته است. با بررسی مبانی مزبور به این نتیجه می رسیم که قصد، رضا، اهلیت و لزوم مشروع بودن جهت شرط همچون قراردادها لازم است لیکن در مورد شرط اصولاً علم اجمالی به موضوع کافی است
:: برچسبها:
بررسی لزوم یا عدم لزوم شرایط اساسی صحت قراردادها در مورد شروط ضمن عقد ,
:: بازدید از این مطلب : 4321
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : میثم خسروی
ت : دو شنبه 15 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
ن : میثم خسروی
ت : سه شنبه 9 شهريور 1395
|
|
|
|
|
|